رفتی حموم... تموم شدی می خوای بیای بیرون...
حولت یادت رفته!
داد می زنی: یکی حوله منو از رو تختم بده...
در یکم باز میشه یه دستی حوله رو میده بهت...
می گیری، تشکر می کنی... خودتو خشک می کنی... لباس می پوشی...
دستتو که میذاری رو دستگیره درو باز کنی بیای بیرون یادت میفته همه مسافرتن و تو تو خونه تنها بودی...!!!